سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از بلاگ تا کربلا -->

خوانده ام و خودم هم قبول دارم که معجزه هر روز اتفاق می‌افتد. همینکه خورشید از شرق سر بلند می‌کند و در غرب خاموش می شود! همین که ماه بلافاصله بعد از او و گاهی کمی مانده به رفتنش می آید و بدرقه‌اش می‌کند. زمانی که معجزه اینقدر ساده اتفاق می‌افتد انتظار داری که دست خدا از آستین کسی بر نیایید؟ حرف خدا از دهان کسی خارج نشود؟ حرفی تو را عوض نکند؟ شعری غزلی مستت نکند و سال‌های عمرت را به یغما نبرد؟
فروغ می‌گفت در کوچه باد می‌آید و این آغاز ویرانی است در حالیکه من هر روز رقص درختان را سلام خدا به بندگانش می‌دانم، هر روز صبح وقتی باد در میان برگ‌ها می چرخد و آنان مست و با نشاط به رقص در می آیند، این حرکت موزون را من سلام خدا به بندگانش می‌دانم! که ببینید چقدر ساده هر روز صبح به کمتری چیزی اینقدر بانشاطند، از برگ گل کمترید؟ می‌بینی تفاوت نگاه را!
و امروز باز معجزه اتفاق افتاد و باز خورشید طلوع کرد و باز حرف خدا از دهان کسی خارج شد! و باز من فهمیدم آنچه را باید می‌فهمیدم!
یارب مرا آن‌ده که مرا آن به!

  • کلمات کلیدی : قرآن
  • نوشته شده توسط :فرزند زمان در 89/3/11 - 1:34 ص : : : نظر


    دوستش دارم، بیشتر از هر کس و هرچیز دیگری، وقتی می‌بینم منتظرم ایستاده و می‌خوانند: عاشقان وقت نماز است اذان می گویند.
    وقتی خیلی تنهایی و کسی نیست که فریادرست باشد: انی قریب! اجیب دعوه الداع اذا دعان!
    وقتی می‌مانی که رضایت چه کسی را جلب کنی:‌ ء اِله مع الله؟
    وقتی فکر می‌کنی که دیگر قبولت نمی‌کند:‌ ان الله یغفر الذنوب جمیعا!
    وقتی که حتی خودش راه دوستی را نشانت می‌دهد: یا ایها الذین امنوا کونوا انصار الله کما قال عیسى ابن مریم للحواریین من
    انصاری الى الله قال
    الحواریون نحن انصار الله فامنت طائفة من‏ بنی اسرائیل و کفرت طائفة فایدنا
    الذین امنوا على
    عدوهم فاصبحواظاهرین.(14/ صف)
    و زمانی که فکر می‌کنی چه چیز ناراحتش می‌کند و می‌خوانی: لم تقولون مالا تفعلون، کبر مقتا عندالله ان تقولوا مالا تفعلون (2/صف)
    این سوره دیوانه ام می‌کند،‌عاشقانه دوستش دارم، صاحب سوره را، صاحب این دنیا را، صاحب همه‌ چیز را، خدا را، وقتی که می‌دانم همیشه هست!


  • کلمات کلیدی : خدا
  • نوشته شده توسط :فرزند زمان در 89/3/5 - 3:48 ع : : : نظر


    زمزمه‌ی چند روزه‌اش شده‌بود: یک لحظه بایست و یک جمله بگو، تکلیف دلی که عاشقش کردی چیست؟

    فکر می‌کرد عاشق شده، نمی‌دانست که چه دل‌هایی را عاشق کرده!


  • کلمات کلیدی : مکاشفات
  • نوشته شده توسط :فرزند زمان در 89/3/4 - 4:17 ع : : : نظر


    به نام مهربانترین

    محیط مجازی فرصتی است که در آن می‏توان با هر کس و هر شخصیتی صحبت کرد، در قالب اینکه خودت باشی یا جنسیتت را مخفی کنی و به نام دیگری خود را معرفی کنی.

    ولی در این مسیر تنها یک چیز را به دست می آوری، تجربه

    و تنها یک چیز را از دست می‏دهی، پاکی روح!

    نمی‏دانم شاید بسیار ساده لوحانه باشد، اما من حس می‏کنم روحم در همین صحبت‏های بی فایده و بی‏پایان آسیب دیده است، دیگر آن دختر شاد و رویایی با تخیلات زیبا و ساده نیست!

    روحم درگیر نباید‏ها شده است!‏ خطوط قرمزی که در دنیای مجازی بوسیله‏ی خیلی‏ها شکسته شده و بسیاری از حرفهایی را می‏زنند که تو حتی در گوشه‏ی ذهنت هم نداشتی!

    و چقدر بی‏فایده است، صحبت صحبت صحبت!

    همه برای تلف کردن وقت می‏آیند! و وقتی تو را می‏بینند که هدفمند چت می‏کنی، با تمسخر می‏نگرند!‏

    راستی چه هدفی است؟

    چقدر عذاب آور است، وقتی در  مسیر هرچند که خیلی مواظب بودی اما رو دست خوردی و تو هم مثل بقیه چت می‏کنی که وقتت بگذرد!

    در کتابی خواندم نوشته بود، خدا منتظر توست، لحظاتی که بی‏هوده در نت می‏چرخی خدا منتظر هم‏کلامی توست! و راست می‏گفت و من اکنون به روح خسته‏ام قول می‏دهم که دیگر چت نکنم!

    آیا می‏شود؟

    در محیطی که تمام کارهایم با اینترنت است! نه، پس فقط چت کاری!

    دیگر روحم را به بازی نمی‏گیرم! گناه دارد کودک درونم گناه دارد، چقدر بی‏رحمم، خدا منتظرم است و من بیهوده با این هم سخن می‏شوم و با آن هم‏کلام!

    دلم گرفته است، اصلا آیا دلی مانده؟ نمی‏دانم مدت‏هاست که از او خبری نگرفته ام!

    روحم آزرده، امروز دیدمش غمگین و خسته! من ولی پشیمانم و باز می‏گردم، دیگر چت نخواهم کرد!


  • کلمات کلیدی : دل‏نوشته
  • نوشته شده توسط :فرزند زمان در 89/1/28 - 12:29 ص : : : نظر


    حق هر حرف را ادا کن، تا ادا نکردی سراغ حرف بعدی نرو!


    این اولین جمله جالبی که امروز می‏شنیدم نبود، هر جمله برای هرشنونده معنی خاصی می دهد، یک نفر عمیق می شود و به کنه آن پی می برد و یکی نه همین لایه رویی برایش کفایت می کند.

    -         ببخشید حق حرف را ادا کن یعنی چه؟

    -     یعنی تمام صفات و احکامی که از حرف می دانی را رعایت کن، همه شما تجوید مقدماتی را گذرانده اید و می دانید که هر حرف چه صفات و احکامی دارد اما کمتر کسی است که آنها ارا رعایت کند، دانستن شرط لازم است اما کافی نیست، پیامبر فرموده اند:‌من از ندانسته هایتان نمی ترسم، نگرید به آنچه می دانید چگونه عمل می کنید!

    نفر بعدی خواند و ما همه منتظر بودیم که چه می گوید:

    -         شما مشکل فصیح خوانی دارید! حرف را از مخرجش ادا نمی کنی!

    یاد خودم افتادم وقتی برای اولین بار استاد تلفظ حرف عین را می گفت، کلی خندیدیم، او هم بزرگوارانه با ما لبخند زد، و گفت ما هم وقتی استادمان تلفظ این حرف را می گفت خندیدیم، و چندی بعد او باید به ما می خندید اما... چون تلفظ بچه ها خیلی خنده دار بود، اما نخندید!

    ما می‌دانستیم مخرج هر حرف کجاست اما ... باز گفت و باز ما نمی­توانستیم! آخرین بار گفت: بچه‌ها انگشتتان را روی برجستگی گلو قرار دهید موقع عین باید تکان بخورد! از آثارش هر وقت می‌گفتی عین برجستگی گلویت را حس می‌کردی و کم کم یاد گرفتیم که بدون گذاشتن انگشت روی گلو عین را صحیح تلفظ کنیم!

    آن روزها من تازه یادگرفتم که بعضی کارها دیده نمی شود اما از آثارش می توان فهمید که چه کاری بوده!


  • کلمات کلیدی : مکاشفات
  • نوشته شده توسط :فرزند زمان در 88/11/23 - 2:23 ع : : : نظر

    <   <<   31   32   33   34   35   >>   >