سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از بلاگ تا کربلا -->

نشسته ام، نمی دانم چه شده، غم می آید می نشیند هی اشک میگیرد می رود دوباره بر میگردد

نمیدانم!

نشسته ام و او مدام میگیرد و باز می شود! نمیدانم چرا می گیرد چطور میشود که باز می شود! صدای فانی را گذاشته ام میخواند و دلم هی میگیرد!

زندگی نه این است که آرزویم بود، نه این است که میخواستم، نه این است که حالا هست! زندگی من نه این است که شده است!!!

خدایا قرارمان نه این است که شده!


  • کلمات کلیدی : تلخیات
  • نوشته شده توسط :فرزند زمان در 94/11/2 - 10:21 ع : : : نظر