سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از بلاگ تا کربلا -->

یک نفر هست، یعنی یک صدایی هست مدام در گوشم،‌ هر وقت تنها می شوم، بیشتر می‌شود، آرام است اما...

می‌گوید دوستت دارم.

اوایل می‌ترسیدم و به اطراف نگاه می‌کردم اما کسی نبود!

اما حالا عادت کرده ام.

فقط دوسال بعد از نمازهایم می گفتم: خدایا من دوستت دارم، انی احبک یا رب!

و سالهاست صدایی در گوشم تکرار می‌شود، بیشتر در اوج تنهایی و دلتنگی که می‌گوید دوستت دارم، حتی بیشتر از خودت!


دوستت دارم را با من بسیار بگو

دوستت دارم را از من بسیار بخواه!


  • کلمات کلیدی : خدا
  • نوشته شده توسط :فرزند زمان در 91/2/9 - 12:19 ص : : : نظر


    نمی‌دانم می‌خواست بفهمد یا قصد داشت که ادعایم را نقش بر آب کند! با دنیایی از سوال آمد و گفت: می‌توانی سوالاتم را در مورد تحولات منطقه از قرآن جواب بدهی؟ مگر قرآن نفرموده: لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین: هیچ تر و خشکی نیست مگر آنکه در کتاب مبین آمده است! (انعام/59) منتظر تفسیر آیه و حتی جوابم نشد و شروع به پرسیدن کرد و من هم به عنایت الهی جوابش را دادم:

    مهمترین عامل تحولات در منطقه چیست؟ ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیر ما بانفسهم: خداوند هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر این که تغییر را از درون خود شروع کنند. (رعد/11)

    نقطه مشترک تحولات ایجاد شده در منطقه چیست؟اُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتِلون بِاَنَّهُمْ ظُلِمُوا:  به کسانی که مورد ظلم قرار گرفته اند و با آنان دشمنی و جنگ شده ، اجازه قیام داده می شود.(حج/39)بیداری قرآنی

    هدایت و رهبری این جنبش ها به دست چه کسانی است؟ و امرهم شوری بینهم: و کارشان را به مشورت با یکدیگر انجام می دهند. (شورا/ 38 )

    آیا حرکت این جنبش ها به سمت بیداری اسلامی است یا حرکتی صرفا آزادی خواهانه؟ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ‌: به راستى [ما] پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند. (حدید/25) منافاتی بینشان نمی‌بینم.

    برای اداره‌ی امور این کشور‌ها، رهبر لازم است؟ وَمَن یَتَوَلَّ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ : و هر کس خدا و پیامبر او و کسانى را که ایمان آورده‏اند ولى خود بداند [پیروز است چرا که] حزب خدا همان پیروزمندانند. (مائده/56)

    آیا کشورهای که توانسته اند حاکمان خود را بیرون کنند، افراد وابسته به حکومت های پیشین و امریکا و اسرائیل را قبول می‌کنند؟ نمی‌دانم اما فکر می‌کنم آن افراد،‌مصداق عملی یهود و نصارا باشند که در قرآن تکلیف روشن است: یا أَیّهَا الّذینَ آمَنُوا لا تَتّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النّصارى‏: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، تولی نکنید با یهود و نصاری (مائده/51) 

    عامل اصل بیداری اسلامی در بحرین چیست و تفاوت این حرکت با جنبش در کشورهای دیگر در چیست؟ بحرین را خواص روحانی شیعه ایجاد کردند و عامل این آیه بودند: قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی: پیامبرمن بگو: من یک موعظه و تنها یک موعظه برای شما دارم و آن این است که برای خدا قیام کنید.(سباء/46)

    مردم بحرین پیروز خواهند شد؟
    و یرد اللّه أن یحق الحق بکلماته و یقطع دابر الکافرین، لیحق‏ الحق و یبطل الباطل و لو کره المجرمون:خدای‏ متعال می‏خواهد که حق را با کلمات خویش استقرا دهد و دنباله‏ی‏ کافران را ببرد تا حق را استقرا دهد و باطل را نابود کند؛هرچند گناهکاران را بد آید. (انفال/7-8)

    رابطه این خیزشها با علائم آخرالزمان را در چه میزان می دانید؟و نرید ان نمن علی الذّین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم: و ما اراده کردیم به کسانی که در روی زمین تضعیف شده اند نعمتی گران، ارزانی داریم و آنان را پیشوایان (راستین) و آنان را وارثان گردانیم. (قصص/5-6)


    منابع:‌ یایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام و المسلمین دکتر خسروپناه ، آرمان ایران، شیعه نیوز و تریبون مستضعفین


  • کلمات کلیدی : خدا، قرآن
  • نوشته شده توسط :فرزند زمان در 90/3/12 - 4:21 ع : : : نظر



    چه کسی باور می کرد جماعت دل شکسته را یاوری باشد؟

    امیدوار بودم و مطمئن که پی‌گیری‌هایم نتیجه می‌دهد، رئیس، مسئول آموزش، مسئول ثبت نام، حتی معلمان کلاس‌های دیگر! یعنی کسی نبود که نرفته باشم و صحبتهای استاد(غرور استادی) را به آنها نگفته و راه درمان نخواسته‌باشم اما در کمال ناباوری همه هم صدا بودند:«راست می‌گوید.»

    و اوج فاجعه آنجا بود که به اصرار یکی از دوستان برای این که بدانیم سطحمان نسبت به بقیه مجموعه‌های قرآنی در چه حدی است در مسابقه شرکت کردیم و آنچه می‌دانستم اثبات شد، هیچ چیزی از خواندن مجلسی به ما یاد نداده‌اند!‌

    اما چه کسی مهربانتر از مهربانترین می‌توانست مشکل ما را حل کند!قرآن

    استاد قبلی وعده کرده بود که:«اگر کسی قبول کند که به جماعتی بی استعداد مقداری نغمه یاد بدهد، کسی که سطحش از من پایین تر است و وقت بیشتری هم دارد، حتماً‌ او را برای تعلیم دادن شما می فرستم!» امروز به کلاسش رفتم!‌ سرحال بود و مهربان، پر انرژی و امیدوار!

    وقتی به هم کلاسهایی که از دو هفته پیش به کلاسش آمده بودند حالم را گفتم فهمیدم درد مشترک بود و اشکهایی که در خلوت‌هایم به حسرت فراق کلاس قرآن ریخته‌ام همراه داشته، اما این استاد آبی بود بر روی آتش! 

    گفته بودند:«گفته شما استعداد ندارید!» گفته بود(با مهربانی):«هرکس روشی و نظری دارد» و بعد از تست مقدماتی از آنها گفته بود:«به خدا اگر کمی کار کنید حتماً‌ عالی می شوید!»گفته بودند استاد قبلی گفته:«من حنجره‌ام را لازم دارم!» اما او با خنده جواب داده بود:«نه من معلمم و حنجره‌ام برای شماست» و واقعاً‌ همپای ما تا آخر کلاس می‌خواند!‌

    فکر نمی‌کردم حرفهای استاد قبلی اینقدر شکسته‌ام کند، بغض گلویم را گرفته بود و حرفهای این استاد اثری نداشت

    می‌گفت:«صدایتان را آزاد کنید، هرچند غلط اما بخوانید، اعتماد به نفس داشته باشید، اگر غلط خواندید برگردید درست کنید،‌چه اشکالی دارد، به چشمهای مستمعین نگاه کنید، شما می‌توانید»

    و درس ادامه داشت، تا اینکه برای پیدا کردن هفت طبقه پرده صوتی نیاز بود که همه با صدای بلند بخوانند:«أ با تا ثا جا حا خا دا ذا را زا سا شا صا ضا طا ظا عا غا فا قا کا لا ما نا وا ها یا»‌

    و ما هم تکرار می‌کردیم، یک بار، ‌دو بار، سه بار و صدا آزاد شد و غم پر کشید و در میان پرده‌های صوتی شادی خانه کرد و حمد مهربانترین تنها کاری بود که از دستم بر می‌آمد، او که بسیار ماهرانه مشکلمان را حل کرد و در ناامیدی دستمان را گرفت!


  • کلمات کلیدی : خدا
  • نوشته شده توسط :فرزند زمان در 89/12/8 - 2:49 ع : : : نظر


    نجوایی می‌شنوم و چقدر به گوشم آشناست:

    »آه پدر! پس از تو باید شکوه دل را به حضرت جبرئیل گفت، آه که با وفات تو خبرهای آسمانی قطع شد و دیگر برای همیشه از طرف خدا وحی فرو فرستاده نخواهد شد«.

     آری درست است، این درد دل ام‌ابیها «سلام الله علیها» بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام«صل الله علیه و آله» است، که هم داغدار از دست دادن پدر است و هم سوگوار رحمتی که از سر تمام مخلوقات عالم تا ابد قطع شد.

    اما حضرت زهرا«سلام الله علیها» در این دنیا نبودند، زمانی که فرزند گرامی‌شان هم در همین روز و به همین مظلومیت و چه بسا مظلومیتی بیشتر، به شهادت رسیدند و چه نیکو، زشت و زیبا در مقابل هم قرار گرفتند، و چه با شکوه تفسیر آیه 21 سوره شریفه روم قابل فهم شد: 

    «وَ مِن ءایاتِهِ أن خَلَقَ لَکُم مِن أنفُسِکُم أزواجاً لِتَسکُنوا إلَیها وَ جَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّه وَ رَحمَه، إنَّ فی ذلِکَ لَأیاتٍ لِقَومٍ یَتَفَکَّرونَ: و از نشانه های او اینکه همسرانی از جنس خود شما برای شما آفرید تا در کنار آنها آرامش بیابید، همانا در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می‌کنند.»

    می‌دانم، به هیچ‌وجه قابل مقایسه نیست آن همه هم‌ر‌‌‌‌‌‌اهی و هم‌فکری اولین زن مسلمان تاریخ اسلام(خدیجه سلام الله علیها) با این همه شقاوت و سنگ‌دلی یکی از منحوث‌ترین زنان همان تاریخ (جعده، همسر امام حسن علیه السلام)

    خدیجه کبرایی که بعد از وفاتشان، پیامبر همیشه در فراقشان اشک می‌ریختند، و فرموده بودند: «به خدا سوگند هرگز بهتر از او نصیبم نشده! وی هنگامی مرا تصدیق کرد که دیگران به تکذیبم پرداختند و هنگامی با دارایی‌اش به یاری من شتافت که دیگران محرومم ساختند.» و جعده‌ای که در مقابل یکی از پاک‌ترین و مهربان‌ترین انسان‌های روی زمین و آسمان، همو که پیامبر فرموده بودند «سرور جوانان اهل بهشت»، همان امام عزیزی که به کرامت و بزرگواری شهرت داشتند، خوب نمک خورد و نمکدان شکست! و با تمام زشتی ها برخلاف آیه شریفه قرآن نه تنها باعث همراهی نبود که قطع طریق کرد!


    جعده، دختر اشعث بن قیس، با زهری که معاویه برای او فرستاده بود، همسرش (امام حسن علیه السلام) را مسموم کرد.

    به چه بهایی؟ به صدهزار درهم و وعده ی ازدواج با یزید!

     جعده! چه توقعی داشتی؟ چه خیال شوم و باطلی در سر پروراندی!

     تو که به همسر خود، به بهترین خلق خدا در تمام عالم امکان وفا نکردی، می خواستی معاویه تو را همسر پسرش کند؟ که به او هم خیانت کنی؟ که او را هم بکشی؟

    جعده! نفرین ابدی خدا و رسولش و تمام انسانهای پاک تا روز قیامت بر تو باد.

    چرا؟

    به چه بهایی دنیا و آخرتت را فروختی؟

    چگونه توانستی آن همه مهربانی و کرامت را ببینی و این چنین پاسخ دهی؟


    حقیقتاً قابل قیاس نیستند، این همه تفاوت میان این دو وجود دارد، که خدیجه «سلام الله علیها»، تمام هستی و ثروت فراوان‌شان را به پای همراهی و مساعدت در رسیدن به اهداف مقدس همسرشان، رسول خدا«صل الله علیه و آله»، بی دریغ، بی توقع و در عین ایمان و اعتقاد ریختند، اما جعده فقط به بهای هزار درهم راضی به قتل همسرش شد. 

    جعده! کاش قدری فکر می‌کردی!

    آیا نمی‌توانستی ذره‌ای خدیجه‌وار گام برداری؟ 


    خدیجه‌ای که در همان سالهای نخست بعثت که حادثه معراج پیش آمد، مخاطب سلام الهی قرار گرفت.

    مگر نشنیده بودی که از زبان پیامبر روایت است: «در شب معراج، هنگام بازگشت از آن سفر آسمانی، به جبرئیل گفتم: آیا حاجت و کاری نداری؟ گفت: چرا، حاجتم این است که از سوی خدا و از طرف من به خدیجه سلام برسانی«


    جعده! یقین دارم که حتی یک لحظه هم تصور نکردی که فرزند رسول خدا هم مانند رسول خدا عمل می کند. مگر نشنیدی که اینان قدر شناسند؟ مگر نشنیدی که در فتح مکه، یعنی ده سالِ پر از حوادث و رویدادهای شگفت که از مرگ خدیجه علیها سلام می گذشت، هنگامی که حضرت رسول، وارد مکه شدند و اراده کردند که جایگاهی مناسب برای تماشای صحنه زیبا و پر شکوه «فتح مکه» و سان دیدن از سپاه عظیم اسلامی برگزینند، جایی را نزدیک «حَجون» انتخاب کردند که نزدیک قبر حضرت خدیجه «سلام الله علیها» قرار داشت.

    ده سال کم نیست، جعده! ده سال گذشته بود اما پیامبر فراموش نکرده بودند که همسرشان چه فداکاری هایی کرده بودند، آن وقت تو تصور می کردی که فرزند رسول خدا، اگر اهل وفا بودی با تو چنین نمی کرد؟ اگر اهل راز بودی، اهل مودت و رحمت، اهل همراهی بودی، ایشان قدر زحمات، تلاش ها و فداکاری هایت را نمی دانستند؟

    چه بگویم، به راستی چگونه قابل مقایسه اند، خدیجه کبری ای که در هنگام رحلت، با آن همه فداکاری و انفاق مال، به پیامبر عرض کردند: «یا رسول الله، مرا ببخشید که در حق شما کوتاهی کردم»! و تو...

    وای بر تو جعده، چه معامله ی شوم و باطلی کردی!

    جعده! نفرین ابدی خدا و رسولش و تمام انسان‌های پاک تا روز قیامت بر تو باد.

    و خدیجه! سلام ابدی خدا و رسولش و تمام انسان‌های پاک تا روز قیامت بر تو باد.


    منابع:

    -1 قرآن کریم.

    2- دشتی، محمد (با همکاری جمعی از پژوهشگران موسسه(، نهج الحیاه، قم: موسسه تحقیقاتی امیر المومنین(ع)، 1380،حدیث 37.

     -3گروهی از مولفان پژوهشکده باقرالعلوم، بانوان نمونه، قم: نورالسجاد، 1387، صص 344-348.

    4- نیشابوری، عبدالحسین، تقویم شیعه، چاپ دوم، تهران: دلیل ما، 1382، صص 61 و 228.


  • کلمات کلیدی : خدا
  • نوشته شده توسط :فرزند زمان در 89/11/13 - 2:48 ع : : : نظر


    امتحانات تمام شد، خدایا هر امتحانی را پایانی است و نتیجه‌ی امتحان لذت بخش‌تر! خوب یا بد نتیجه لذت‌بخش است، از بلاتکلیفی که بهتر است!
    مهربانم، امتحان ما کی تمام می‌شود؟
    چه زمانی است که بگویی ورقه‌ها بالا و مانند استادهایی که همان موقع نمره می‌دهند یا از قبل داده اند و الان فقط به خاطر قانون و امضای برگه حضور غیاب سر جلسه حضور پیدا کرده‌اند، نمره‌هایمان را بگویی؟
    خدایا در هر امتحانی توبه کردم و تو امدادرسانم بودی، درس درس‌ من بود، برای خودم!‌ تو امدادرسانم بودی از کودکی تا به حال و حالا می‌خواهم بدانم، مثل استادان قبل از امتحان، امکانش هست که نتیجه امتحان را بدانم؟


  • کلمات کلیدی : خدا
  • نوشته شده توسط :فرزند زمان در 89/4/17 - 11:40 ع : : : نظر

       1   2   3      >