جواب سوال «من کیام، کجا میرم، میخوام چه کار بکنم، تکلیفم در زندگی چیه» سوال دور از ذهنی نیست، بیت: «از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود، به کجا میروم آخر ننمایی وطنم» منظورش همینه
و در پست قبلی گفتم، هرکس باید با خودش تکلیفش مشخص باشه تا جواب رو بتونه بده
و در جامعه در حال گذار ما، شاید خیلی راحت بگید، یه خانم باید هم فعالیت اجتماعی داشتهباشه، هم در همسرداری و بچهداری موفق باشه و اگه شوهر فهیمش در کار خونه باهاش همکاری کنه، خونه میشه مدینه فاضله!
در حالیکه در آن صورت هم هنوز زن از زندگی راضی نیست، نتایج تحقیقات که در یک روزنامه چاپ شدهبود، نشان داده که زنان شاغل از زنان خانهدار رضایت از زندگی بیشتری دارن، اما بعد از 5 سال نارضایتی از زندگی در هر دو گروه یکسانه!
چرا؟
چون خودشون هنوز تکلیفشون رو با زندگی نمیدونن!
و در این بین چند عامل هست که میتونه در تعریف هویت کمک کنه! مهمترین عامل مذهبه!
کتابهایی که دراین زمینه خوندم به این بحث پرداخته که زنان با رفتن بر سر مشاغل و مهمتر از اون ادامة تحصیل میتونن به هویت یابی مدرن، یعنی استقلال و آزادی دست پیدا کنن،
اما در مطالب خوندهشدم حرفی از مذهب نبود!
مذهبی که در ایران جزو اساسی تصمیمگیریهاست ولی از نگاه محققان جا افتاده!
وقتی اتصال به مبداء هستی وجود داره، یه خانم میتونه با مطالعه در مباحث دینی و تطبیق با مباحث اجتماعی، تکلیفش رو با این دنیا و اون دنیا مشخص کنه!
سخته ولی ممکنه!
نوشته شده توسط :فرزند زمان در 87/5/26 - 2:33 ع : : : نظر
هیچکس به جایی که در حال حاضر در اجتماع، قرار گرفته، راضی نیست! و این عدم رضایت در خانمها بیشتره!
خانمهای شاغل در حسرت یک خواب راحت نیمروز در وسط هفته و بانوان خانهدار در حسرت داشتن یک شغل که از خانه بیرون بروند و بعداز ظهر از سر بیکاری نخوابن! اکثر خانمهای متأهل در حسرت مجردیاند و برعکس(البته احتمالاً!)
ولی این مسائل کم کم به بحث گسترش فعالیت اجتماعی در قالب ادامة تحصیل و کار منجر میشه، اما
بحثی که میخوام به آن بپردازم اینهکه
چرا بانوان جامعة امروز در ایران از موقعیتی که دارند راضی نیستند؟
تا به حال از خودتون این سوالات رو پرسیدید:
«من کیام؟ از کجا آمدم؟ به کجا میرم؟ به کجا باید برم؟ در این جامعه باید درس بخونم؟ کار کنم؟ خونه و ماشین داشته باشم؟ ازدواج کنم و خودپرداز دایم داشته باشم؟ یا ... اصلا اگه من نبودم چیمیشد؟»
این سوالات سوالات هویت یابیه که بیشتر برای دوران سنی 12-18 سال و نهایتاً 20 ساله!
اما در جامعة ما با توجه به گذشتن از مرحلة سنتی با آن پیش زمینه زن خانهدار که خودش رو وقف شوهر و بچهها میکرد، الان جامعه در حال مُدرن شدنه! یعنی خانمها دیگه دوست ندارن خودشون رو وقف کنن! اصلا از نظر عقلی این کار صحیح نیست!
و جالبه که این سوالات بیشتر برای خانمهای 24-؟(نمیدونم دقیق چه سنی، اما تا میانسالی) مطرحه
و هیچکس نمیتونه بانوان رو در این هویت یابی کمک کنه، الا خودشون!
و به این میگن باز تعریف هویت !
نوشته شده توسط :فرزند زمان در 87/5/17 - 2:32 ع : : : نظر
خیلی منطقیه و اگه نپرسی من به منطق شک میکنم.
باید برات سوال باشه که چرا اسم وبلاگم رو این گذاشتم و اینطوری خودم رو معرفی کردم!
آخه وقتی خودم رو جای شما میذارم، برام سوال میشه! چه برسه به اینکه جای شما باشم!
قصه از اونجا شروع شد که از به روزبودن خوشم اومد.
وقت زیادی هم نداشتم که صرف خوندن کنم
اما باید وقتم رو باز میکردم
آخه هیچ کس از دور و برم فرزند زمانش نبود!
اما وقتی شروع به خوندن کردم، چند آدم به روز پیدا کردم!
بخاطر همین دوست دارم، فقط چند لحظه وقت به من بِدی تا بگم!
شاید تو هم دوست داری به روز باشی!
نوشته شده توسط :فرزند زمان در 87/5/12 - 8:25 ع : : : نظر