سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از بلاگ تا کربلا -->

 

هیچکس به جایی که در حال حاضر در اجتماع، قرار گرفته، راضی نیست! و این عدم رضایت در خانم‌ها بیشتره!

خانم‌های شاغل در حسرت یک خواب راحت نیم‌روز در وسط هفته و بانوان خانه‌دار در حسرت داشتن یک شغل که از خانه بیرون بروند و بعداز ظهر از سر بیکاری نخوابن! اکثر خانمهای متأهل در حسرت مجردی‌اند و برعکس(البته احتمالاً!)

 

ولی این مسائل کم کم به بحث گسترش فعالیت اجتماعی در قالب ادامة تحصیل و کار منجر می‌شه، اما

بحثی که می‌خوام به آن بپردازم اینه‌که

چرا بانوان جامعة امروز در ایران از موقعیتی که دارند راضی نیستند؟

تا به حال از خودتون این سوالات رو پرسیدید:

«من کی‌ام؟ از کجا آمدم؟ به کجا می‌رم؟ به کجا باید برم؟ در این جامعه باید درس بخونم؟ کار کنم؟ خونه و ماشین داشته باشم؟ ازدواج کنم و خودپرداز دایم داشته باشم؟ یا ... اصلا اگه من نبودم چی‌می‌شد؟»

این سوالات سوالات هویت یابیه که بیشتر برای دوران سنی 12-18 سال و نهایتاً 20 ساله!

اما در جامعة ما با توجه به گذشتن از مرحلة سنتی با آن پیش زمینه زن خانه‌‌دار که خودش رو وقف شوهر و بچه‌ها می‌کرد، الان جامعه در حال مُدرن شدنه! یعنی خانم‌ها دیگه دوست ندارن خودشون رو وقف کنن! اصلا از نظر عقلی این کار صحیح نیست!

و جالبه که این سوالات بیشتر برای خانمهای 24-؟(نمی‌دونم دقیق چه سنی، اما تا میان‌سالی) مطرحه

و هیچکس نمی‌تونه بانوان رو در این هویت یابی کمک کنه، الا خودشون!

و به این می‌گن باز تعریف هویت !


  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :فرزند زمان در 87/5/17 - 2:32 ع : : : نظر