خنده اش گرفته بود، نمی توانست جلوی خنده اش را بگیرد، شاید هم از قصد جلوی خنده اش را نمی گرفت.
مدام با آرنجش به پهلوی دوستش میزد و می گفت: یادت هست، هرچه گفتم عقلت را به کار بینداز، گفتی نه، من حساب کرده ام، ماهی 450تومن کفایتم می کند، کو؟
گفتی حالا که مجبورم در خانه بمانم، خدا روزیم را میرساند! کو؟ الان یک ماه است که هیچ پولی نداری!
او هم لبخند زده بود و زیر لب مدام تکرار می کرد: ... وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجًا وَیَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ ?...: و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند، و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد (طلاق/2-3)
خودم هر ماه، خیره در این آیه مانده ام، شش ماه شده است، شاید دیر یا زود بشود، اما دستش خالی نمیماند!
نوشته شده توسط :فرزند زمان در 93/10/15 - 1:55 ص : : : نظر