چندروزی هست ذکر لبم شده، یادداشت سردبیری باب الجواد را که داشتم مینوشتم هم ذکر لبم بود، حالا هم که میخواهم بنویسم باز ذکر لبم است،
همه دارند به پابوسی تو می آیند، طبق معمول من بی سر و پا جاماندم...
از کربلا فقط حسرتش یادم مانده است! این روزها دلم کربلاست، کاظمین است، نجف می رود و می آید!
نمی طلبی آقا؟
نوشته شده توسط :فرزند زمان در 92/9/28 - 2:41 ص : : : نظر