امروز تماس گرفتند و گفتند برای بازدید از مناطق جنگی جنوب، خبرنگار لازم دارند و من یاد تو بودم(شهید سیدحسین علمالهدی)، میخواستم قبول کنم، نشد، زمانش بد بود. اما یاد تو افتادم و اینکه این زمان چه فرصت خوبی میتوانست برای آموزش باشد، خواندهبودم که گفته بودی برای تاثیر آموزشها باید زمانی باشد که بچهها از خانوادههایشان جدا باشند، یک مدت هرچند کوتاه اما تمام فکر و ذکرشان این موضوعات باشد تا آموزشها اثر کند.
کاش سفر به جنوب به جز اشک و حسرت و تجدید عهد معنوی با شهدا(که البته اثر هم دارد)، آموزش هم داشت. آموزشی که مداوم بود، آموزشی که بعد از آمدن، سالها تاثیرش را میگذاشت، معرفتی که تکرارشدنی نمیشد.
هر بار که به جنوب میروم با خودم میگویم کاش راویان به جز یک سری روایتهای آشنا و شرح عملیاتها بیشتر از شماها میگفتند و من اینروزها ماندهام در تفسیر این آیه که میتوان از این دید هم آن را خواند که تو زندهای و حرفهایت در طول زمان، تکراری نمیشود.
وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ: هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندار بلکه زنده اند که نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند. (آل عمران/169)
نوشته شده توسط :فرزند زمان در 90/12/13 - 7:44 ع : : : نظر