میخندید، صورتش سرخ شده بود، سرش به پایین بود، گفتم:شمامگر همان نبودی که میگفتی این آمده ایران باید در مقابلش اصالت اسلامی ایرانیمان را حفظ کنیم! خودش هم مسلمان است و چه معنی دارد زن و مرد دست بدهند؟
گفت : بله، ولی دلم برایش سوخت، اشک شوق ندیدن چندساله صورتش را پرکرده بود، نتوانستم دست دراز شده اش را رد کنم!
گفتم : پس آن شعارها چه میشود؟
گفت:خدا میبخشد، همین یکبار بود.
و من یاد عاشورا افتادم که آرزو میکنیم کاش بودیم و یاری حسین علیهالسلام میکردیم، ولی اگر بودیم و نمیکردیم؟ آیا خدا میبخشید؟
أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ: آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم رها مىشوند و مورد آزمایش قرار نمیگیرند. (عنکبوت/2)
نوشته شده توسط :فرزند زمان در 90/9/9 - 1:45 ص : : : نظر