سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از بلاگ تا کربلا -->

به نام هوالباقی

 السلام علی اهل لااله الا الله مِن اهل لا اله الاالله(1) پیامبر فرموده الان بهتر می‌شنوی!(2) پس به قول تلقین گو، روحی ابن روح اسمع!

مگر قرار نبود که به وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَ(نساء/1) عمل کنی و یادت رفته که چه گفتی؟ گفتی که  از نشانه‌های خدایی، از جان من، روحی!(روح من)، که با تو به  لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا (روم/21) خواهم رسید. حالا که به وعده‌ات عمل نکردی و رفتی، خیال کردی فراموشت می‌کنم؟ مگر آدم بهشت را فراموش کرد که من با تو بودن را فراموش کنم؟ 

تو به الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ  الْحَیَاةَ (تبارک/2) خدا رسیده بودی و فقط می‌خواستی مرا هم آگاه کنی، فهمیدنش چندان سخت نبود! بارت را بسته بودی، اما نمی‌خواستم بفهمم!

وقتی که تمام درآمدت را انفاق می‌کردی، یک بار پرسیدم: چرا؟  ‌گفتی: الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ (کهف/46) و زمانی که می‌خواستم جلوی این کار را بگیرم، گفتی: نشنیدی که قرآن چه گفته؟:"وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلاَدُکُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ"(انفال/28) می خواهی مرا از پاداش بزرگ محروم کنی؟ و تو نمی‌فهمیدی که صحبت محروم کردن از پاداش نبود، تاب دیدن انقطاعت را نداشتم.آسمان

این روزها تازه می فهمم که چرا با آن همه مشغله و سختی و دردهایت کلاس قرآنت ترک نمی‌شد. خوانده بودی: فَاقروا ما تَیَسََّرَ مِنَ القرآن(مزمل/20) با چه شوری و هیجانی إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا را می‌خواندی و می‌گفتی:«و تو چه می‌دانی که روز قیامت چه روزی است؟» و تو چه می‌دانستی که در دل من چه قیامتی است!

هر زمان که تاب دیدن درد کشیدنت را نداشتم و از بین آن همه حرف که می زدی فقط دردهایت را می‌فهمیدم، با خودم می‌گفتم حتما خودش نمی‌خواهد که خوب بشود و تو مقصر بودی، تو! که هر بار می‌خواستم برای خودت دعا کنی میگفتی: وَ انَّه هو أماتَ وَأحیا(نجم/44)

 و چه ساده بودم، وقتی برای تولدت  گفتم راه سعادتت را یافته ام و این آیه را خواندم: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِیکُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ(صف/10)

و تو چقدر خوشحال شدی! فکر کردم برای خودت خوشحال شدی اما تازه می‌فهمم خوشحالیت برای چه بود، تو مرا هم دربند خداخواهی کرده بودی! 

یادت هست که هر وقت ترس خوب نشدنت دیوانه ام می کرد، برایم می‌خواندی: وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ (الشعراء/80) اگر خدا بخواهد شفا می دهد! و راست می‌گفتی، حالا بهتر می‌فهمم، حالا که جایت خالیست، اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ(زمر/62) شفای تو را در سفر قرار داد و دوای مرا در صبر!

روحی!‌ اسمع! افهم! ثواب این قرائت قرآن را به تو هدیه می کنم:  اعوذ بالله من الشیطان الرجیم* بسم الله الرحمن الرحیم*یس* وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ* إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ...

 

پی نوشت:   

1.      مستحبّ است انسان چون به قبرستان وارد میشود سلام کند؛ به اهل قبور: بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَی أَهْلِ ...

2.      عمربن ‌خطاب پرسید: آیا با کسانى سخن مى ‌گویید که مرده ‌اند و صداى شما را نمى ‌شنوند؟ پیامبر ص فرمود: شما از آن ها شنواتر نیستید، ولى آن ها قادر به جوابگویى نیستند.  (السیرة النبویه، ج‌2، ص‌638)

3.     برداشت آزاد از روایت یک عشق (مردی که دیگر نیست!)


  • کلمات کلیدی : قرآن
  • نوشته شده توسط :فرزند زمان در 90/1/23 - 3:23 ع : : : نظر