سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از بلاگ تا کربلا -->

تمام مسیر رفت و برگشت منتظر فرصت بودم تا از این سفر معنوی بنویسم، اما حالا که فرصت هست، به بهت رسیده  ام بین الحرمین

یکی از دوستان که قبلا رفته بود گفت بیایی چند روز که بگذرد دیگر باور نمیکنی که یک هفته آنجا مهمانشان بودی و آن وقت اشک مهمان همیشگی‌ات می‌شود!

هنوز چند روز نگذشته اما  حال عجیبی دارم: بهت، غم‌،‌ دلتنگی، اینجا همه چیز سیاه است، تاریک است، دلم نجف می‌خواهد، کربلا، کاظمین، دلم مظلومیت سامرا را می‌خواهد و گرمایش را که پوست را می‌سوزاند یعنی با پای دل بیا!

دلم در بین الحرمین ماند، آنجا که در ذهنم تکرار می‌شد، فخلع نعلیک:

... فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ...: ... پاى‏پوش خویش بیرون آور که تو در وادى مقدس ...هستى. (12/طه)



  • کلمات کلیدی : دل‏نوشته
  • نوشته شده توسط :فرزند زمان در 90/5/5 - 2:11 ع : : : نظر