سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از بلاگ تا کربلا -->

سال‌هاست که شعرش را خوانده ام، گاهی می‌خواندم و هرکه می‌شنید، می‌گفت: یعنی چه؟ خودم هم نمی‌دانستم! ولی این چند روز بیشتر می‌خوانم، بیشتر فکر می‌کنم، بیشتر مصداقش در ذهنم می‌آید! این روزها بیشتر فکر می‌کنم که چرا نه در پی عزم دیار خود باشم؟رعد و برق

زیاد می‌گویم که من ترجیح 50 به 500 می‌دهم! ترازوی من با بقیه فرق دارد! کسی می‌فهمد، نمی‌فهمد، نمی‌دانم، مهم هم نیست!

همه‌ی این‌ها فقط بعد از شنیدن چند جمله بوده که مثل رعد و برق مرا گرفته است! نامردی بعضی مردم! چیزهایی که می‌شنوم و فکر می‌کنم با چه چیزی و به چه قیمتی باید معامله کرد؟

هر از گاهی این چنین اتفاقاتی می‌افتد و من فکر می‌کنم که کدام درست است؟ و کدام را باید ترجیح داد!

مثل رعد و برق که بعدش باران رحمت الهی است، باز رعد و برق به جانم افتاده!

هُوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا ...: اوست کسى که برق را براى بیم و امید به شما مى‏نمایاند ...(رعد/12)


  • کلمات کلیدی : تلخیات، قرآن
  • نوشته شده توسط :فرزند زمان در 90/4/15 - 11:52 ص : : : نظر