سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از بلاگ تا کربلا -->

یا حافظانفاق

نباید می‌شکستم، هر قطره اشکی یعنی نگرانی از تصمیمی که گرفته بودم و مخالفت در برابر کاری که باید می‌کردم.

سخت بود، سخت!

تک تکشان را دوست داشتم، لحظه‌ها با هم داشتیم، درد دل‌ها با هم کرده‌بودیم. چه روز‌هایی که حس استقلال طلبیم را با آن‌ها حفظ کرده بودم. 

عزیزانم بودند و تنها دارایی‌هایم روی زمین. زمین به این فراخی تنها سرمایه‌هایم این‌ها بودند، عزیزانی که باید رفتنشان با شکوه می‌بود و وداع من با ‌آن‌ها وداع با شکوهی می‌بایست می‌شد.

برای رفتنشان تحقیق‌ها کردم، چه کسانی شایسته‌ی تکه‌های قلبم هستند، چه دست‌هایی آن‌ها را در بر خواهد گرفت و چه سینه‌هایی فراخ خواهد بود تا حرف دل‌ آن‌ها را بشنود؟

به هر کسی نمی‌شد اعتماد کرد، به هر رهگذری نمی‌شد تکیه کرد! ولی بالاخره دل به جایی آرام گرفت. به کسانی که گفتند واقعا قدر جگر گوشه‌هایت را می‌دانند.

آماده رفتن بودند، تک‌تکشان را نگاه کردم، هر کدام را بارها. نشمردم که دلم‌ بعدها گرفت نگویم اینقدر بودند و اینطور و آن‌طور. که باید می‌رفتند، وقت رفتنشان بود. مگر بقیه چه کردند؟ همه می‌دهند و می‌روند، رسم روزگار این‌طور است.

این را هم‌ می‌خواستم راهی کنم، نرفت، ماند‌! به زبان بی‌زبانی گفت مگر چقدر جا می‌خواهم بگیرم؟ نمی‌خواستم بماند اما ماند!

کتاب مواعظ القرآن بود نوشته علی‌اکبر تلافی انتشارات نیک معارف به سال 1376.

بازش کردم این آیه آمد:

 الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ ثُمَّ لا یُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذىً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ : کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می‌کنند، سپس در پی آنچه انفاق کرده‌اند منت و آزاری روا نمی‌دارند، برای آنان نزد پروردگارشان پاداششان محفوظ است و بیمی بر آنان نیست و اندوهگین نمی‌شوند. (بقره/262)


  • کلمات کلیدی : قرآن
  • نوشته شده توسط :فرزند زمان در 89/12/22 - 7:17 ص : : : نظر