سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از بلاگ تا کربلا -->

دیشب با داداشم دعوام شد

شاید یه دعوا بود، مثل همیشه، من کم از این دعواها ندیدم، اما نه از داداش! دلم نشکست ولی خیلی ناراحت شدم، چون فکر نمی‏کردم داداشم این تصور رو در مورد من داشته باشه!

با اینکه می گفت خیلی بهت اعتماد دارم، گفت نمی‏خوام در اینترنت با هیچ جنس مخالفی چت کنی، می‏ترسید که گول بخورم، اغفال بشم، دلم بره!

اصلا فکرش رو هم یکی که ادعای فرزند زمان بودن رو داره، داداشش بهش اینطوری بگه و این تصور رو ازش داشته باشه!

فکر می‏کنم این مشکل خیلی از جوونهای ماست، خانواده‏ها به دختراشون اعتماد ندارن و این بزرگترین آسیب رو به دخترها می‏زنه و حس اعتماد به نفس رو ازشون می گیره.

وقتی ازش دلیل خواستم گفت تو ساد‏ه‏ای!

اما وقتی مخالفت کردم، اصلا دلیلم رو نخواست بشنوه، انتظار داشت همین که گفت، قبول کنم، اما من نمی‏تونستم، چیزی رو که اصلا قبول ندارم قبول کنم!

 

 

قهر نکرد اما دلخور شد، گفت دیگه هیچی بهت نمی‏گم! این میشه برخورد استدلالی؟ شاید من نباید خیلی انتظار برخورد استدلالی رو داشته باشم، شاید هم هنوز جامعه بستر و زمینه‏ی این برخوردها رو نداره، خب چی می‏شد اگه می‏گفت آبجی دلایلت رو بگو و هر کدوم که غیرمنطقی بود رو مشخص می‏کرد و می‏گفت که به چه دلیل این حرفها رو می‏زنه، من که آبجی بی‏منطقی نیستم، همیشه می‏گفت منطقت رو دوست دارم. شاید هم نگفته بود، من فکر می‏کردم که دوست داره!

آخرش هم گفت، اگه من رو قبول داشتی حرفم رو گوش می‏دادی! یعنی سنگین‏تر از این حرف رو تا حالا ازش نشنیده بودم، سنگین و سخت و من این رو تاوان راهی می‏دونم که براش از خدا کمک خواستم، شاید خیلی تاوان‏های سنگین‏تری از این که دادم رو باید بپردازم اما با دلشکستگی حاضرم قبول کنم و از خدا می‏خوام که بهم قوت بده و اینکه یه مقدار به داداش‏ها توان شنیدن حرف مخالف!

هیچوقت برای وقت تلف کنی چت نکردم، خیلی از بیکارها می گن که برای چی اومدی چت، تو که نه شماره تلفن می‏دی، نه از خودت می‏گی، نه جملات عاطفی استفاده می‏کنی! برای اون‏ها اینترنت شده جایی برای وقت تلف کردن، در حالیکه به نظرم در دیگر کشورها اینطور نباشه، مگه تحلیل‏های اونها رو در زمان انتخابات از فضای ایران نشنیدین؟

حالا من که درد رو شناختم، بیکار بمونم و به حرف داداشم، دیگه با هیشکی چت نکنم، مگه من چی می‏گم که حالا چت نکنم و نگم؟

 داداشم می‏گفت مشکل ما مذهبی‏ها اینه که قدرت و حوصله‏ی صحبت با مخالف هامون رو نداریم و حالا نمی‏دونه که ...

خدایا فکر نمی‏کنم اینقدر بچه باشم که در اینترنت مورد سوء استفاده‏ی عاطفی قرار بگیرم و از مسیری که انتخاب کردم منحرف بشم، چون همیشه تو رو مدنظر داشتم و دارم و هیچوقت فراموشت نکردم.

الهی، دل داداشم رو آگاه کن

دلم تنگه براش


  • کلمات کلیدی : دل‏نوشته
  • نوشته شده توسط :فرزند زمان در 88/8/28 - 5:51 ع : : : نظر