سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از بلاگ تا کربلا -->

امروز باز عاشق شدم و باز دلم شکست و این رسم تکراری عاشقی و شکست برایم تکرار شد

اینقدر تکرار شده است که نمی‏توانم بگویم چندمی‏است، اما هر بار می گویم این آخری است ولی‏ می‏دانم که آخری نیست!

من حتی به گلدانی که در خانه‏ی مان هست عاشق می شوم و وقتی به یک یا چند روز نرسیدن پژمرده‏ می‏شود دلم می شکند!

آیا این را خداوند در تقدیر من قرار داده است یا من خود این چنین خواسته ام!‏ که دل آینه باشد، هر که بیاید آن را نشان بدهد!

و دلم از اینهمه آینه بودن خسته نشده

برایم عجیب است!

همه می‏گویند تو با این همه سال عمری که کرده‏ای چه طور هنوز عاشقی و من مانده‏ام که کو عشق؟

نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد! 

حسرت

ولی چه کسی باور می کند!

و دوباره امروز دل عاشقم شکست!‏ دلم به لبخند دوستم عاشق شده بود و امروز وقتی نخندید دلم شکست!

ای دل، چه زمانی عاشق بودن را رها می کنی؟

می‏گوید هیچ وقت!

این دل را چه کنم؟


  • کلمات کلیدی : دل‏نوشته
  • نوشته شده توسط :فرزند زمان در 88/8/18 - 11:46 ع : : : نظر