سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از بلاگ تا کربلا -->

پروژه تمام شد، امروز زنگ زدند و تشکر کردند و گفتند از طرح راضی بودند و ما اجرای خوبی داشتیم. مبلغ را بر طبق توافق قبلی واریز کردند و مسئول ما هم بر اساس حساب کتابی که کرده بود، هزینه های انجام شده و حق الزحمه بچه ها را داد.

نوبت به من رسید و چون تقریبا در اکثر کارها (حتی) در حد نظر دادن، دخالت کرده بودم، حساب کتابش سخت بود. از خودم سوال کرد: به نظرت، حق تو چقدر می شود؟

گفتم: من کارها را به خاطرترس از تو انجام دادم، برای اینکه از من خواسته بودی و انجام ندادنش ناراحتت می کرد، اگر میخواهی پولی بدهی به قدر ترس من از خودت بده!

البته او حرفم را به شوخی گرفت و همان هزینه ای که مدنظرش بود را داد، اما من چرتکه برداشته بودم و با خودم حساب می‌کردم که اگر کاری را از ترس خدا انجام می‌دادم، او چقدر به من می‌داد؟

 


  • کلمات کلیدی : مکاشفات
  • نوشته شده توسط :فرزند زمان در 91/12/18 - 12:40 ص : : : نظر