زيارت قبول!
کاش! وقتي جلوي ضريح نشسته بودي وقتي دلت با دلم يکي شده بود در سکوت پرمعنا، ميگفتي آقا شرط ديدار چه بود؟ ديدار در کجا بود؟ تنهايي به کي؟
رشته افکارم پاره شد
زدم بر دري اما باز نشد
چه کنم از جدايي
فراق حاصل نشد
غم تنهايي يارا
چرا آشنايي حاصل نشد
ميدونم که جاي من هم دعا کردي و به امام رضا ع، نامي که در کودکي در زبان و در دلم بود صدا ميکردم و بر دلم لبخند ميزد گفتي که چقدر دلتنگ پنجره فولاد و قبر در غربتش هستم.
اميدوارم برات کربلا را از امام رضا ع گرفته باشي يادت باشه برات کربلا رو امام رضا ع امضا ميکنه. رفتنت هم بي دليل نبوده برات نداشتي!